• وبلاگ : بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي
  • يادداشت : سه راهزن و صندوقچه
  • نظرات : 10 خصوصي ، 56 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    اما من تجربه اينجور اتفاقي رو داشتم ....... بهترين دوستم اين كارو با من كرد اما .......
    خودش سالها بعد گرفتار شد
    يه دوست، يه رفيق، هيچ وقت اين كارو نميكنه .........
    اين 3تا رفيق نبودن، دوست هم نبودن ............
    به نظر من تنها همكار بودن .........
    درياچه بنفش آپ شد اينبار با غم ......
    سلام ... چشم تنگ دنيا دوست را يا قناعت پر كند يا خاك گور ....

    سلام

    وبلاگ قشنگ و زيبايي داري

    برات آرزوي پايان همه داستانهاي خوبو دارم

    شاد باشي

    باي باي

    سلام داستان قشنگي بود

    بسيار زيبا

    من هم مثل شما به داستان و شعر علاقه دارم

    خودم هم شاعر ونويسنده هستم البته سنم كمه و هنوز راه زيادي دارم كه طي كنم

    به اتاق آبي من سر ي بزن خوشحال مي شم

    منتظرتم

    بدرود

    سلام مهربون
    مرسي از حضورت در وبلاگم و نظر زيبايي که برام گذاشتي
    خيلي خوشحالم که تونستم نظر شما دوست عزيز رو جلب کنم
    منتظر حضور مجدد زيباي شما در کلبه حقيرانه ام هستم
    شا باشي و شاد زندگي کني در تمام مراحل زندگي

    سلام..

    الهي همتي تا كاخ غرور ويران و آشيانه دل آباد سازم.

    به ما هم سري بزنيد. ممنون

    جالب بود آفرين

    سلام دوست نازنينم

    هميشه متن هاي زيبايي انتخاب مي كني و از خوندن اون ها كلي درس مي گيرم ممنونم

    ببخشيد مدتيه كم پيدا شدم سرم شلوغ شده ولي به ياد تو و خواهر مهربانت هستم عزيزم

    سلام بيتا خانم گل و خسته نباشيد.

    داستانتان را خواندم.خيلي جالب و آموزنده بود.

    از تشريف فرمايي شما هم ممنونم.

    موفق باشيد.

     <      1   2   3   4      >