ع
ش
ق
عقبترها... او از آنجا مي آيد شکسته هاي حس من- گيجي کلماتم قلبهايمان کجا؟- قاصدکي آمده از خاطراتي دورمن در آينهء احساسش جا مانده ام- کجا؟ آنجا- پشت مقداري نثر: شکسته!