سلام بيتا خانم از تذكرت ممنون ولي قبلاًيه جايي از وبت ديده بودم كه گفته بودي اين وبلاگ مال من و خواهرم ساراست به همين خاطر اسمشو گذاشتم بيتا و سارا ولي همون طوري كه خواسته بودي عوضش كردم اميدوارم تا الان به دل نگرفته باشي
باز هم بهم سر بزن خوشحال ميشم
به ياد مسيح
مسيحا از رشت
سلام.
خيليييييييييييييييييييي قشنگ بود. اگه خدا هنوز يه نفر رو دوست داشته باشه، حتي نميخواد يه خط به بدنش بيفته. اما ما بايد درك كنيم پيامهاشو.ممنون از اين داستان.
سلام بيتا جون خبري ازت نيست كجايي
خواستم بگم يه آپ كوچيك كردم منت سرمون ميزاري اگه بهم سر بزني
منتظرتم
وقتي نگاه مي کردم از گل به خار رسيدم با خود گفتم پروردگارا چه فلسفه ايست در اين همسايگي و چه حکمتي ست در اين بيگانگي......**عالي بود مهربون
سلام خانوم گل
مطلبي كه نوشتي به اندازه اسمت قشنگه
موفق باشي
خدا جون دوست دارم
با سلام و احترام
ممنونم از اين نوشته جالبتون و همچنين حضور گرمتون در وبلاگم
آري ...
درسته خيلي ها اصلا به خدا كاري ندارن ، ولي خدا همچنان به دنبال آنهاست كه شايد روزي باز آيند
و تنها چيزي كه با خوندن اين نوشته مي تونم به خدا بگم اينكه كه :
خداجون دوست دارم
اميدوارم كه موفق باشيد
يا علي مدد
خدانگهدار
سلام كاملا آپديت شدم حتما بيا منتظرماممنون